۱۳۹۲ شهریور ۱۲, سه‌شنبه

اصل نابودی ایران




داروین پدیده ای را به نام انتخاب طبیعی در اصل تکامل مطرح نمود که در آن موجودات زنده ای که با محیط طبیعی ناسازگار گشته اند حذف می شوند و انواعی که با محیط سازگار می شوند باقی می مانند . متاسفانه جامعه ایرانی دقیقا بر اساس همین نظریه رو به نابودی است . بر اساس مطالعات داروین موجودات زنده با محیط اطراف خود برای ادامه حیات سازگاری پیدا می کنند و خود را با محیط هماهنگ می نمایند و موجوداتی که با محیط سازگار نمی شوند نابود خواهند شد و موجوداتی که زنده خواهند ماند دچار جهش ژنتیکی می شوند تا با محیط برای ادامه حیات سازگاری پیدا کنند و نابود نشوند . جامعه در خود گمگشته ایران دقیقا دچار یک جهش سیاسی و اجتمایی  ژنتیکی شده و از آنجاییکه نتوانسته محیط را تغییر بدهد و یا بهتر بگوییم دست از تلاش برای تغییر برداشته است و حتی افرادی را هم که در تلاش برای تغییر بوده اند سرکوب کرده و نادیده گرفته است بنابراین خود با محیط سازگار شده است و بسته به تغییرات محیط خود دچار سازگاریهای جدیدی می شود . همانطوری که در جامعه ایرانی مشاهده می شود ایرانی ها حتی به بدترین آموزش ها و فرهنگ هم عادت کرده اند . و هر نوع ظلم و ستمی را بزودی فراموش می کنند و بلافاصله بر اساس پدیده انتخاب طبیعی با محیط سازگار می شوند. در برابر محدود شدن آزادی های شخصی سازگاری پیدا می کنند در برابر گرانی سازگار می شوند . به مانند قحطی زدگان به مرغ فروشی ها حمله ور می شوند در صف طولانی شیر ساعتها می ایستند  و همه این رفتارها نشان دهنده این است که هیچ گرایشی برای تغییر شرایط ندارند و کاملا سیاست سازگاری را در پیش گرفته اند . بنابراین کسانی که سازگار نمی شوند حذف خواهد شد و کسانی که سازگاری پیدا می کنند دچار نوعی جهش ژنتیکی شده و مطیع تغییرات محیط خواهند شد و این دقیقا به معنی نابودی ایران می باشد . اگر جامعه ایرانی بخواهد به پدیده انتخاب طبیعی روی آورد بزودی جامعه با هرنوع ستم و زورگویی سازگار خواهد شد . این یک مسئله بسیار جدی و علمی می باشد که در جوامع دیگر مانند آفریقا و یا جوامع زن ستیز مسلمان هم دیده می شود به عنوان مثال در جوامع زن ستیز مسلمان , یک زن این مسئله را که برده یک مرد است قبول کرده و خواسته یا ناخواسته بطور ژنتیکی با این قضیه سازگاری پیدا کرده است اما در مقابل در جوامع پیشرفته مردم هرگز اجازه نخواهند داد که عده ای محیطی را فراهم نمایند و مردم هم مجبور شوند با آن شرایط کنار بیایند و هرگز با شرایطی که بر ضد آنها می باشد سازگار نخواهند شد.
اگر اصل این نوع سازگاری را قبول کنیم بنابراین باید نابودی را هم بپذیریم .