داروین پدیده ای را به نام انتخاب طبیعی در اصل تکامل مطرح نمود که در آن موجودات زنده ای که با محیط طبیعی ناسازگار گشته اند حذف می شوند و انواعی که با محیط سازگار می شوند باقی می مانند . متاسفانه جامعه ایرانی دقیقا بر اساس همین نظریه رو به نابودی است . بر اساس مطالعات داروین موجودات زنده با محیط اطراف خود برای ادامه حیات سازگاری پیدا می کنند و خود را با محیط هماهنگ می نمایند و موجوداتی که با محیط سازگار نمی شوند نابود خواهند شد و موجوداتی که زنده خواهند ماند دچار جهش ژنتیکی می شوند تا با محیط برای ادامه حیات سازگاری پیدا کنند و نابود نشوند . جامعه در خود گمگشته ایران دقیقا دچار یک جهش سیاسی و اجتمایی ژنتیکی شده و از آنجاییکه نتوانسته محیط را تغییر بدهد و یا بهتر بگوییم دست از تلاش برای تغییر برداشته است و حتی افرادی را هم که در تلاش برای تغییر بوده اند سرکوب کرده و نادیده گرفته است بنابراین خود با محیط سازگار شده است و بسته به تغییرات محیط خود دچار سازگاریهای جدیدی می شود . همانطوری که در جامعه ایرانی مشاهده می شود ایرانی ها حتی به بدترین آموزش ها و فرهنگ هم عادت کرده اند . و هر نوع ظلم و ستمی را بزودی فراموش می کنند و بلافاصله بر اساس پدیده انتخاب طبیعی با محیط سازگار می شوند. در برابر محدود شدن آزادی های شخصی سازگاری پیدا می کنند در برابر گرانی سازگار می شوند . به مانند قحطی زدگان به مرغ فروشی ها حمله ور می شوند در صف طولانی شیر ساعتها می ایستند و همه این رفتارها نشان دهنده این است که هیچ گرایشی برای تغییر شرایط ندارند و کاملا سیاست سازگاری را در پیش گرفته اند . بنابراین کسانی که سازگار نمی شوند حذف خواهد شد و کسانی که سازگاری پیدا می کنند دچار نوعی جهش ژنتیکی شده و مطیع تغییرات محیط خواهند شد و این دقیقا به معنی نابودی ایران می باشد . اگر جامعه ایرانی بخواهد به پدیده انتخاب طبیعی روی آورد بزودی جامعه با هرنوع ستم و زورگویی سازگار خواهد شد . این یک مسئله بسیار جدی و علمی می باشد که در جوامع دیگر مانند آفریقا و یا جوامع زن ستیز مسلمان هم دیده می شود به عنوان مثال در جوامع زن ستیز مسلمان , یک زن این مسئله را که برده یک مرد است قبول کرده و خواسته یا ناخواسته بطور ژنتیکی با این قضیه سازگاری پیدا کرده است اما در مقابل در جوامع پیشرفته مردم هرگز اجازه نخواهند داد که عده ای محیطی را فراهم نمایند و مردم هم مجبور شوند با آن شرایط کنار بیایند و هرگز با شرایطی که بر ضد آنها می باشد سازگار نخواهند شد.
اگر اصل این نوع سازگاری را قبول کنیم بنابراین باید نابودی را هم بپذیریم .