۱۳۹۴ خرداد ۷, پنجشنبه

تاریخ اسلام بخش یازدهم ( تهدید در قرآن)





تهدید در قرآن

قرآن درکنار تشویق مسلمانان به قتل و کشتار , تجاوز و به بردگی کشاندن دیگر انسانها دارای فروزه مقدس دیگری بنام تهدید می باشد . الله پیوسته غیرمسلمانان و حتی خود مسلمانان را در صورت نافرمانی از او تهدید می کند . حال آنکه مسلمانان اعتقاد دارند اسلام دین مهر و محبت و ارجمندترین و کاملترین  دین بشریت است . آیا می توانند به این سوال پاسخ دهند که چرا الله یی که قدرتمند ترین موجود عالم می باشد چرا از قدرت خود برای تغییر بشریت استفاده نمی کند و بندگانش را تهدید می کند ؟ چرا با استفاده از قدرت خویش عشق به الله و اسلام را در دل مردمان زنده نمی کند ؟ و برای اینکار دست به هر جنایتی می زند .
تهدید , منطق قرآن در برابر مخالفان و کافران است . الله با تندی و خشم بندگانش را تحقیر و تهدید می کند . آیا براستی خدایی که پیوسته بندگانش را به ارتکاب جنایت تشویق می کند و پیوسته آنان را تهدید و تحقیر می کند , شایسته احترام و پرستش می باشد ؟

در ادامه بحث به آیاتی می پردازیم که الله سردرگم ,  که تکلیفش با خودش روشن نیست چگونه بندگانش را تهدید می کند . خود قرآن ثابت کرده که الله آنقدر ضعیف میباشد که توانایی تغییر بندگانش را ندارد از اینرو دست به تهدید می زند .

سوره بقره آیه 150
 و از هر كجا بيرون آمدى، [به هنگام نماز] روى خود را به سمت مسجدالحرام بگردان؛ و هر كجا بوديد رويهاى خود را به سوى آن بگردانيد، تا براى مردم -غير از ستمگرانشان- بر شما حجتى نباشد. پس، از آنان نترسيد، و از من بترسيد، تا نعمت خود را بر شما كامل گردانم، و باشد كه هدايت شويد.

سوره نحل آیه 2 
الله فرشتگان را با روح به امر خود بر هر یک از بندگان که خواهد می‌فرستد که خلق را (اندرز داده و از عقوبت شرک به خدا) بترسانید (و به بندگان بفهمانید) که خدایی جز من نیست، پس از من بترسید.

سوره آل عمران آیه 102 
ای اهل ایمان، از الله بترسید چنانچه شایسته الله  ترس بودن است، و نمیرید جز به دین اسلام.

سوره مائده آیه 4 
(ای پیغمبر) از تو سؤال می‌کنند که چه چیز بر آنها حلال گردیده؟ بگو: برای شما هر چه پاکیزه است حلال شده، و صیدی که به سگان شکاری از آنچه الله به شما آموخته است آموخته‌اید که برای شما نگاه دارند و نام الله را بر آن صید یاد کنید و بخورید حلال شده. و از الله بترسید که زود به حساب (خلق) می‌رسد.

سوره مائده آیه 5 
و یاد کنید نعمت الله  را که به شما ارزانی داشت و عهد او را که با شما استوار کرد آن گاه که گفتید: (امر تو را) شنیدیم و اطاعت کردیم. و از الله بترسید که خدا به نیّات قلبی (شما) آگاه است.


سوره مائده آیه 8
ای اهل ایمان، برای الله  پایدار و استوار بوده و به عدالت و راستی و درستی گواه باشید، و البته شما را نباید عداوت گروهی بر آن دارد که از راه عدل بیرون روید، عدالت کنید که به تقوا نزدیکتر (از هر عمل) است، و از الله  بترسید، که البته الله به هر چه می‌کنید آگاه است.

سوره مائده آیه 10
و آنان که کافر شدند و آیات ما را تکذیب کردند اهل جهنم خواهند بود.

سوره مائده آیه 11
ای اهل ایمان، یاد آرید نعمت الله را بر خود آن گاه که گروهی همّت گماشتند که بر شما دست یازند و الله  دست (ستم) آنها را از شما کوتاه نمود. و از الله بترسید، و باید اهل ایمان تنها بر الله توکل کنند.


سوره انعام  آیه 6
آیا ندیدند پیش از ایشان چه بسیار گروهی را هلاک نمودیم و حال آنکه در زمین به آنها قدرت و تمکّنی داده بودیم که شما را نداده‌ایم؟ و از آسمان بر آنها باران (رحمت ظاهر و رحمت باطن که کتاب آسمانی است) پیوسته فرستادیم و نهرها در زمین جاری ساختیم، پس چون نافرمانی کردند آن‌ها را هلاک نمودیم و گروهی دیگر بعد از آنها پدید آوردیم.

سوره اعراف آیه 97
آیا اهل شهر و دیارها (که به نافرمانی الله و اعمال نکوهیده مشغولند) از آن ایمنند که شبانگاه که در خوابند عذاب ما آنها را فرا گیرد؟

سوره اعراف آیه 98
آیا اهل شهر و دیارها (که از یاد خدا و طاعت او غافلند) از آن ایمنند که به روز که سرگرم بازیچه دنیا هستند عذاب ما آنان را فرا رسد؟

سوره اعراف آیه 99
آیا از مکر الله (یعنی آزمایش و مجازات الله ) غافل و ایمن گردیده‌اند؟ که از آن مکر و انتقام البته کسی غافل نشود مگر مردم زیانکار.

سوره انفال آیه 2
مؤمنان حقیقی آنانند که چون ذکری از الله  شود دلهاشان ترسان و لرزان شود و چون آیات الله را بر آنها تلاوت کنند بر مقام ایمانشان بیفزاید و به الله خود در هر کار توکل می‌کنند.

سوره حج آیه 45
پس چه بسیار شهر و دیاری که ما اهلش را در آن حال که به ظلم و ستم مشغول بودند به خاک هلاک نشاندیم و اینک آن شهرها از بنیاد ویران است و چه چاه و قناتهای آب که معطل بماند و چه قصرهای عالی بی‌صاحب گشت.

سوره ص آیه 8
آیا میان همه ما (بزرگان عرب) قرآن (مخصوصا) بر او فرود آمد؟ (در صورتی که او هیچ امتیازی بر ما نداشت!) بلکه این کافران از (وحی) قرآن من در شک و ریبند، بلکه هنوز عذاب (قهر) مرا نچشیده‌اند (که دست از کفر بر نمی‌دارند).


سوره زمر آیه 16
بر آنها از بالا و زیر، سایبان آتش دوزخ است. آن آتشی است که الله از آن بندگان خود را می‌ترساند، که ای بندگان من از (آتش قهر) من بترسید.

 دورزخ ( جهنم ) یکی از ابزار تهدید الله


هیچ دینی در عالم نمی توان یافت که در آن دوزخ را مانند قرآن تعریف کرده باشد . الله در جهنم بلایی به سر کافران می آورد که تنها یک انسان سادیست و کاملا روانی می تواند این اعمال را انجام دهد . 
محمد روانشناس نبود اما انسان بسیار باهوشی بود که جامعه را بخوبی می شناخت . در آن زمان برای اعراب گفتگو و منطق معنی نداشت و برای اینکه بر دیگران سلطه کنند تنها به زور و تهدید متوسل می شدند . بنابراین او به خوبی می دانست که برای فرمانروایی بر اعراب تنها زبان تهدید و زور کاربرد دارد . 
محمد بواقع یک انسان بیمار بود که از کشتار و قتل و زجر دادن لذت می برد . خود قرآن ثابت می کند که مجازات در ذهن محمد چه معنی داشته است . با توجه به آیات قرآن براحتی می توان دریافت که تنها یک انسان روانی و سادیست قادر به وصف چنین شکنجه هایی می باشد . 


سوره مریم آیه 71 و 72 
و هیچ یک از شما (نوع بشر) باقی نماند جز آنکه به دوزخ وارد شود؛ این حکم حتمی پروردگار توست.
پس از ورود همه در دوزخ، ما افرادی را که الله ترس و باتقوا بوده‌اند نجات خواهیم داد و ستمکاران را فرو گذاریم تا در آن آتش به زانو درافتند.


در قرآن همه انسان ها حتی مومنان هم در ابتدا به دوزخ خواهند رفت سپس الله مومنان و الله ترسان را از دوزخ نجات میدهد . قرآن تا اندازه ای بیرحم و ضد بشری می باشد که حتی کودکان را از رفتن به دوزخ معاف نکرده است .

الاعشری فقیه بزرگ اسلام حدیث زیر را از زبان محمد نقل کرده است :

"در روز قیامت آتشی برای کودکان برافروخته می شود و به آنان فرمان داده می شود که به درون آتش بپرند . هر کودکی که از فرمان اطاعت کند من او را به بهشت خواهم برد اما اگر خودداری کند او را به دوزخ خواهم انداخت . "


مجازات های دوزخیان 

سوره نساء آیه 56 
آنان که به آیات ما کافر شدند به زودی در آتش دوزخشان درافکنیم که هر چه پوست تن آنها بسوزد آنان را پوست دیگری جایگزین کنیم تا (سختی) عذاب را بچشند، که همانا خدا مقتدر و کارش از روی حکمت است.

سوره انفال آیه 37
تا آنکه خدا پلید را از پاکیزه جدا سازد و پلیدان را بعضی با بعضی دیگر درآمیزد و با هم گرد آورد آن‌گاه همه را در آتش دوزخ افکند، که آنها زیانکاران عالمند.

 سوره توبه آیه 63 
آیا ندانسته‌اند که هر کس با الله و رسولش به عداوت برخیزد آتش دوزخ کیفر دائمی اوست؟ و این به حقیقت ذلت و خواری بزرگ است.

سوره توبه آیه 109 
آیا کسی که مسجدی به نیت تقوا تأسیس کرده و رضای حق را طالب است مانند کسی است که بنایی سازد بر پایه سستی در کنار مسیل (لبه پرتگاه دوزخ) که زود به ویرانی کشد و عاقبت او را به آتش دوزخ درافکند؟! و الله هرگز ستمکاران را هدایت نخواهد فرمود.

سوره هود آیه 119
مگر كسانى كه پروردگار تو به آنان رحم كرده، و براى همين آنان را آفريده است. و وعده پروردگارت [چنين‌] تحقّق پذيرفته است [كه:] «البتّه جهنّم را از جنّ و انس يكسره پر خواهم كرد.»

 سوره رعد آیه 18
براى كسانى كه پروردگارشان را اجابت كرده‌اند پاداش بس نيكوست. و كسانى كه وى را اجابت نكرده‌اند، اگر سراسر آنچه در زمين است و مانند آن را با آن داشته باشند، قطعاً آن را براى بازخريد خود خواهند داد. آنان به سختى بازخواست شوند و جايشان در دوزخ است و چه بد جايگاهى است.

سوره ابراهیم آیه 16 و 17 
[آن كس كه‌] دوزخ پيش روى اوست و به او آبى چركين نوشانده مى‌شود. آن را جرعه جرعه مى‌نوشد و نمى‌تواند آن را فرو برد، و مرگ از هر جانبى به سويش مى‌آيد ولى نمى‌ميرد و عذابى سنگين به دنبال دارد. 

سوره اسرا آیه 18
هر كس خواهان [دنياى‌] زودگذر است، به زودى هر كه را خواهيم [نصيبى‌] از آن مى‌دهيم، آنگاه جهنم را كه در آن خوار و رانده داخل خواهد شد، براى او مقرر مى‌داريم.

سوره مریم آیه 68
پس، به پروردگارت سوگند كه آنها را با شياطين محشور خواهيم ساخت، سپس در حالى كه به زانو درآمده‌اند، آنان را گرداگرد دوزخ حاضر خواهيم كرد.

سوره مریم آیه 86
و مجرمان را با حال تشنگى به سوى دوزخ مى‌رانيم.

سوره طه آیه 74
در حقيقت، هر كه به نزد پروردگارش گنهكار رود، جهنم براى اوست. در آن نه مى‌ميرد و نه زندگى مى‌يابد.

سوره انبیا آیه 98
در حقيقت، شما و آنچه غير از الله مى‌پرستيد، هيزم دوزخيد. شما در آن وارد خواهيد شد.

سوره صافات آیه های 68 - 62
آیا این پذیرایی (و مقام عالی) بهتر است یا درخت زقّوم جهنم؟ که آن درخت را ما بلای جان ستمکاران عالم گردانیدیم.آن زقوم به حقیقت درختی است که از بن دوزخ برآید.میوه‌اش (در خباثت) گویی سرهای شیاطین است.اهل دوزخ از آن درخت (خباثت) آن طور می‌خورند که شکمها پر می‌سازند.پس از خوردن زقّوم دوزخ بر آنها آمیزه‌ای از شراب سوزان خواهد بود.و باز هم رجوعشان به سوی (عذاب دایم) جهنّم است.

سوره ص آیه 56
آنان به دوزخ در آیند که بسیار بد آرامگاهی است.

سوره غافر آیه 49
و كسانى كه در آتشند، به نگهبانان جهنّم مى‌گويند: «پروردگارتان را بخوانيد تا يك روز از اين عذاب را به ما تخفيف دهد.»

سوره غافر آیه 60
و پروردگارتان فرمود: «مرا بخوانيد تا شما را اجابت كنم. در حقيقت، كسانى كه از پرستش من كبر مى‌ورزند به زودى خوار در دوزخ درمى‌آيند.»

سوره زخرف آیه 74 و 75
بى‌گمان، مجرمان در عذاب جهنم ماندگارند.[عذاب‌] از آنان تخفيف نمى‌يابد و آنها در آنجا نوميدند.

سوره فتح آیه 6
و [تا] مردان و زنان نفاق‌پيشه و مردان و زنان مشرك را كه به خدا گمان بد برده‌اند، عذاب كند؛ بد زمانه بر آنان باد. و خدا بر ايشان خشم نموده و لعنتشان كرده و جهنم را براى آنان آماده گردانيده و [چه‌] بد سرانجامى است،

سوره ق آیه های 23 و 24
و قرین وی (یعنی فرشته موکّل و شاهد او بدو) گوید: این همان اعمالی است که نزد من (برای امروز تو) محفوظ و مهیّاست.(و خطاب آید که) امروز هر کافر معاند را به دوزخ درافکنید.

سوره ق آیه 30
روزی که جهنّم را گوییم: آیا مملوّ (از وجود کافران) شدی؟ و او گوید: آیا (دوزخیان) بیش از این هم هستند؟

سوره قمر آیه 48
روزى كه در آتش به رو كشيده مى‌شوند [و به آنان گفته مى‌شود:] «لهيب آتش را بچشيد [و احساس كنيد].»

سوره جن آیه 15
و اما ستمکاران ما هیزم بر آتش جهنّم گردیدند.

سوره البینه آیه 6
محقّقا آنان که از اهل کتاب کافر شدند (و عیسی و عزیر و رهبانان و احبار را به مقام ربوبیت خواندند) آنها با مشرکان همه در آتش دوزخند و در آن همیشه معذبند، آنها به حقیقت بدترین خلقند.

سوره غاشیه آیه های 7-1
(ای رسول ما) آیا خبر هولناک قیامت و بلیّه عالم گیر محشر بر تو حکایت شده است؟که آن روز رخسار گروهی (کافر و متکبر) ترسناک و ذلیل باشد.و همه کارشان رنج و مشقّت است.به آتش فروزان دوزخ در آیند.از چشمه آب گرم جهنم آبشان نوشانند.طعامی غیر ضریع دوزخ (که علفی بد طعم و بوست) غذای آنها نیست.که آن طعام (هر چه خورند) نه فربه‌شان کند و نه سیرشان گرداند.

آیا خداوندی که خالق این همه زیبایی در جهان می باشد و خود پدیدآورنده بزرگترین نیروی بشر یعنی عشق بوده , اینچنین بیرحمانه دستور قتل و تجاوز صادر می کند و اینگونه وحشیانه دست به تهدید میزند ؟ به یقین این خداوند نیست که اینگونه مروج زشتی ها و بدی ها در قرآن شده بلکه تمامی این جنایات و زشتی ها و خوی وحشی از ذهن محمد سرچشمه گرفته است . انسان جاه طلبی که برای رسیدن به قدرت دست به بزرگترین جنایات بشری زد و بسیار شیادانه خداوند را در راس جنایاتش قرار داد .

۱۳۹۴ خرداد ۳, یکشنبه

بخش دهم ( فرمان ترور مخالفان )




فرمان ترور مخالفان 


اسلام تنها دین و یا عقیده ای است که به طور جدی و گسترده دستور کشتن مخالفان را هم از زبان قرآن و هم با دستور مستقیم محمد صادر کرده است . اسلام اولین سرکوب عقیده را زیر سایه  قرآن و الله آغاز کرد و تا همین لحظه آن را ادامه داده است و ادامه خواهد داد . 

همانطوریکه پیش تر اشاره شد جنگ بدر مهمترین نقطه تاریخ اسلام است . بعد از پیروزی مسلمانان در جنگ بدر قدرت محمد به طرز قابل توجهی در مدینه گسترش یافت وبه جرات می توان گفت پیروزی در جنگ بدر سرآغاز اسلام و نابودی بشریت توسط اسلام است . محمد همواره یک مشکل بزرگ داشت و آن هم همسو کردن یهودیان با خود بود . یهودیان نه تنها ادعای شیادانه پیامبری محمد را قبول نمی کردند بلکه او را مورد تمسخر هم قرار می دادند . محمد که توانایی تغییر نظر مخالفان را نداشت اقدام به ترور مخالفان کرد . یکایک مخالفان را وحشیانه  ترور می کرد و اینچنین بود که الله و فرمانهای تروریستی محمد وحشتناک ترین و خون آشام ترین دین بشریت را بوجود آوردند . در ادامه بحث , به ترورهای پیامبر اسلام  خواهیم پرداخت :

ترور عصما دختر مروان ( آغاز ترور روشنفکران در اسلام )

اولین روشنفکر و اهل ادبی که محمد تاب قصیده هایش را نیاورد و یارانش را تشویق به ترور او کرد عصما بود . عصما زنی بود قصیده سرا و دارای پنج فرزند بود و اولین کسی بود که در مدینه نقطه آغاز ترور روشنفکران توسط محمد بود . او از اسلام متنفر بود و از محمد و جنایاتش بسیار بیزار بود و همواره در چکامه هایش محمد و اسلام را به باد انتقاد و نفرین می گرفت به عنوان مثال در یک چکامه در مورد محمد و دین خودساخته اش چنین می گوید :

گا... باد مردان مالک و نبات و عوف
گا... باد مردان خزرج ( از قبایل و طوایف مدینه )
شما دور بیگانه ای گرد آمده اید که به ما تعلق ندارد .
او نه از مراد است و نه از مضهج ( طوایف یمنی ) :
آیا این درست است که او رهبرتان را بکشد و شما به او امید ببندید ؟
درست مانند آدم گرسنه ای که به آشی که در حال پختن است دل می بندد
آیا بین شما مرد باشرفی یافت نمی شود تا حساب او را برسد ؟
و ریشه امید را در دل ساده لوحان خشک کند .

 چکامه های عصما که حال در مدینه دهان به دهان میچرخید , محمد را بسیارآزار می داد . سانجام محمد روزی به یاران خود گفت :

بنا بر نوشته پرفسور مویر که از ابن هشام برداشت کرده است

(( چه کسی حاضر است مرا از دست این زن آزاد سازد ؟ ))

عمیر بن ادی الختمی , مرد نابینایی که شوهرش پیشین عصما بود داوطلب انجام اولین دستور ترور روشنفکران توسط محمد شد .او شبانه در حالی که عصما و فرزندانش در خواب بودند و حتی طفل شیرخواره عصما در آغوش مادرش بود, سینه عصما را با خنجری شکافت .
روز بعد که محمد از کشته شدن عصما با خبر شد و عمیر درباره اینکه آیا کارش نادرست بوده !؟ از محمد سوال کرد و محمد چنین پاسخ داد:
" به هیچوجه کاری بدی نکرده ای ! تو برای الله و پیامبر او خدمت بزرگی انجام داده ای حتی دو بزغاله هم به خاط این موضوع سرشاخ نخواهند شد "

ابوعفک , دومین چکامه سرایی که قربانی ترور به دستور محمد شد

ابوعفک پیرمرد یهودی و بسیار سالخورده ای بود که عمر او از صد سال می گذشت اما با این وجود یکی از مخالفان سرسخت مسلمانان و محمد بود و همواره محمد و مسلمانان را در اشعار خود مورد هجو قرار می داد و مردم مدینه را ملامت می کرد که اجازه داده اند تا قربانی اهداف جاه طلبانه یک فرد خونریز شوند .
یک نمونه از چکامه های ابوعفک :

من روزگار درازی را پشت سر گذاشته ام
هرگز ندیده ام که هیچ ملتی
در زمان نیاز و فراخوانی
به متحدانش بیش از فرزندان قیلا
(اوس و خزرج ) پاسخگو باشد
در حالیکه یک کوه هم توان نفوذ در آن ملت را نداشت
ولی , سواری از راه می رسد و بین آنها جدایی می افکند
این مردی که خود را پیامبر می نامد
به همه چیز روی می کند و
میگوید : (( این خوب و آن بد است ))
حال اگر شما مردم در جستجوی یک مستبد و زور و قدرت بودید
چرا از توبا (( یک فرمانروای جنوبی )) پیروی نکردید .

چکامه های نیشدار ابوعفک محمد را بسیار آزرده و خشمگین می نمود طوری که روزی خطاب به پیروانش گفت :
(( چه کسی حاضر است مرا از دست این انسان پلید رها سازد ؟))
فردی بنام سمیربن عمیر که بتازگی اسلام آورده بود داوطلب اجرای ترور ابوعفک بود و روزی که این پیرمرد سالخورده در حیاط خانه خویش بود او را با ضربت شمشیر از پای درآورد .
بعد از ترور عصما و ابوعفک مردم جرات اعتراض نداشتند چراکه می دانستند در صورت اعتراض به سرنوشت آنان دچار خواهند شد .

ترور کعب بن اشرف

کعب  خاخامی چکامه سرا و ثروتمند بود که از طرف مادری یهودی و از قبیله بنی نضیر بود. کعب در ابتدا از پیروان محمد بود ولی زمانیکه که محمد به دشمنی با یهودیان برخاست و همچنین قبله را از اورشلیم به مکه تغییر داد و همچنین زمانیکه که آگاه شد که محمد چگونه در جنگ بدر بزرگان و سران قریش را به خاک و خون کشید , به طور کامل از اسلام روی گرداند تا جاییکه که به مکه رفت و به چکامه سرایی بر ضد محمد و اسلام پرداخت . در چکامه هایش قصد داشت روحیه جنگ و انتقام را به قبیله قریش که بزرگان خود را از دست داده بود بازگرداند  . چکامه های او مردم را به شورش علیه محمد تشویق می کردند . در یکی از چکامه هایش افراد قبیله قریش را بر ضد محمد اینچنین تحریک می کرد :

خون افرادی که در رویداد بدر ریخته شد
و رویدادهای دیگری همانند آن باید اشک شما را جاری سازد
نیک ترین افراد در حفره هایی که در بدنشان ایجاد شد ناپدید شدند
آیا این شگفت نبود که اینهمه مردان نیک به خاک و خون در غلتیدند
چه مردان شریف , نیک و زیبایی
همان مردانی که پناه افراد بی پناه بودند
آزاد مردانی که در هنگام رنج دیگران و بی بارانی ستارگان
بار رنج های آنها را به دوش می کشیدند
به من آگاهی داده شده که الحارث بن هاشم
با روانی توانمند مشغول گردآوری نیروست
و با لشگریانش وارد یثرب خواهد شد
زیرا تنها مردان شریف و نیک بالاترین شهرت ها را به خود ویژگی می دهند .

محمد کعب را به عنوان دشمنی بزرگ می دید که هر چه زودتر باید از میان برداشته می شد از اینرو روزی خطاب به پیروانش گفت :
(( چه کسی حاضر است کعب بن اشرف این یهودی فاسد را که سبب زیان الله و پیامبرش شده بکشد ؟ ))
 یکی از انصار, بنام محمدبن مسلمه داوطلب انجام این ترور شد . سرانجام  یک گروهک تروریستی 5 نفره که یکی از آنان برادر ناتنی کعب , ابونعیلا تشکیل شد . کعب که در دژ محکم و امنی زندگی می کرد و ورود به منزل او کار آسانی نبود بنابراین این گروه ترور از برادر ناتنی کعب برای فریب کعب و بیرون کشاندن او در سیاهی شب استفاده کردند و سرانجام او را با ضربات متعدد شمشیر و خنجر تکه تکه کردند .

به گفته صحیح البخاری , محمد در شب ترور با این دعا گروه ترور خود را راهی کشتن کعب نمود :
(( دست الله همراهتان باد !
ای الله بزرگ به آنها کمک کن تا این یهودی زبان دراز را بکشند و نابود سازند .))

پس از کشته شدن کعب , محمد به پیروانش دستور داد که "هرکجا یهودی ها را یافتید آنها را از پای درآورید " .

ابن سنینه اولین بازگان یهودی بود که بلافاصله بعد از این دستور محمد توسط محیصه بن مسعود که تازه مسلمان شده بود و رابطه دوستی و تجاری بسیار نزدیک با این سنینه داشت , ترور شد و حتی هنگامی که برادر محیصه بن مسعود بر سر این موضوع با او نزاع کرد و بسیار او را شماتت و سرزنش کرد اما محیصه به برادرش گفت : " به الله سوگند که اگر محمد دستور دهد سر تو را هم از تن جدا خواهم کرد " و او نیز هنگامی که این سخن را از زبان محیصه شنید بسیار تحت تاثیر ایمان برادرش به این دین قرار گرفت و مسلمان شد و گفت : " براستی که دیدمانی که چنین ایمانی در تو بوجود آمورده به یک معجزه شبیه است "

مویر می نویسد :
" تاریخنویسان قتل ابوسنینه را به خاطر اثر اعجازگونه سخنان قاتل او در ذهنیت برادرش که بیدرنگ پذیرای دین اسلام شده ذکر کرده اند و نه اینکه خواسته باشند به شرح چگونگی کشته شدن یک بازرگان بدون اهمیت یهودی بدست مسلمانان بپردازند . "

این سخن مویر بیان این نکته را لازم میداند که واقعا مکانیسم روانی کسانی که در آغاز اسلام را پذیرفتند را مورد کنکاش قرار داد :

همانطور که می دانیم وهمچنین هیچ نویسنده و مورخی نبوده که روی این نکته تاکید نداشته باشد که اسلام به زور شمشیر و با تهدید به مردم اعمال شد . هنگامی که مسلمانان دیگر ملت ها را مغلوب می ساختند آنها را مجبور می کردند بین مرگ و یا جزیه پرداختن و یا مسلمان شدن یکی را انتخاب کنند . طبیعتا نسل اول بسیاری از مغلوب شدگان برای فراراز مرگ و پرداخت جزیه به ظاهر وانمود می کردند که مسلمان شده اند ولی برای امنیت فرزندان خویش و ظاهرسازی آنان را با اصول اعتقادی اسلام پرورش میدادند بدین ترتیب نسل دوم این دین را جدی تر از نسل اول در نظر می گرفت و به همین منوال نسل به نسل گرایش به این دین جدی تر شد تا اینکه کار بجایی رسید که نسلهای آینده این دین را کیش راستین و خود را مسلمان بشمار می آوردند .

ترور ابورفیع

پس از آنکه محمد اموال طایفه یهودی بنی نضیر را غارت کرد و آنان را از سکونت گاه شان اخراج نمود عده ای از آنان به قلعه خیبر پناه بردند . یکی از آنان بازگان بسیار معروفی بنام ابورفیع بود که او بر علیه محمد چکامه سرایی می نمود همینطور سیستم جاسوسی محمد به او اطلاع داده بودند که ابورفیع در حال شوراندن قبایل بادیه نشین بر ضد محمد هستند . بنابراین محمد باز هم وجود یک مخالف روشنفکر دیگر را تاب نیاورد وباز هم با همان سیاست قبلی خطاب به یارانش گفت : " چه کسی داوطلب است تا مرا از شر این یهودی رذل نجات دهد ؟ " یک گروه 5 نفره از انصار قبیله بنی اوس داوطلب ترور ابورفیع شدند و پس ورد به قلعه شبانه ابورفیع را در منزلش به قتل رساندند .


قتل سفیان بن خالد

بعد از شکست محمد در جنگ احد روحیه مخالفان برای شکست محمد افزایش یافت یکی از این افراد سفیان بن خالد از قبیله لحیان بود که برایجنگ با محمد در حال جمع آوری نیرو بود . محمد که از فعالیتهای او مطلع شد تصمیم به ترور او گرفت و یکی از یارانش بنام عبدالله بن اونیس را برای انجام ترور انتخاب کرد . عبدالله نیز به محل اقامت سفیان رفت  و ابتدا با نیرنگ اعتماد سفیان را جلب کرد سپس در حالی که با در حال قدم زدن و صحبت کردن بود شمشیر خود را بر گردن وی فرود آورد و سرش را از تنش جدا کرد و با خود نزد محمد برد . محمد از دیدن سر سفیان بسیار شاد شد و به عنوان پاداش به عبدااله تکه چوبی داد . عبدالله از محمد پرسش کرد که این تکه چوب به چه کار او می آید . محمد به او گفت : در روز قیامت این تکه چوب نشانه ای خواهد بود که من تو را بشناسم و از الله برایت پاداش رستگاری بگیرم . 

ترور عبدالله بن قتل

بر پایه نوشته طبری , پس از آنکه محمد مکه را تسخیر کرد فرمان داد که گروهی از مخالفانش را هر کجا که باشند حتی اگر به دیوار کعبه پناه برده باشند بکشند . عبدالله در ابتدا به اسلام پیوسته بود ولی بعدها طی جریانی از اسلام روی گردانده و دوباره بت پرست شده بود همچنین صاحب دو دختر بود که دارای صدای جذابی بودند و بر ضد محمد آوازخوانی می کردند و او را تمسخر می کردند . محمد دستور قتل او و دخترانش را صادر کرد و یارانش عبدالله و دخترانش را به قتل رساندند . 

زن سالخورده ای که بدنش را دو شقه کردند

بر پایه نوشته های الواقدی , طبری و ابن هشام در ماه رمضان سال 627 میلادی محمد گروهی را به فرماندهی زید بن حارث برای جنگ با افرادی که در ناحیه وادی القراء بسر می بدند گسیل داشت . زید و همراهانش در برخورد با طایفه بنوفزاره شکست سختی از آنان خوردند و خود زید هم به شدت زخمی شد و به مدینه بازگشت . زید سوگند یاد کرد تا زمانیکه که انتقام این شکست را نگیرد از روابطه جنسی خودداری می کند . پس از التیام زخمهایش زید با همراهانش دوباره بااین قبیله درگیر شد و اینبار آنان را شکست دادند و فاطمه دختر ربیعه را نیز به اسارت گرفتند . زید بن حارث به قیس بن المسحر دستور داد  زن مالک , که پیرزنی بسیار سالخورده بود را به طرز وحشیانه ای بکشد بدین ترتیب که هر یک پاهای او را با طناب به دو شتر بستند و آنگاه شترها را در دو جهت مخالف به حرکت درآوردند طوریکه بدن پیرزن به دو تکه شقه شد . آنگاه دختر فاطمه و عبدالله بن مسعده را با خود به مدینه بردند . دختر فاطمه زنی بسیار فرهیخته بود و چون سلامه او را به اسارت گرفته بود قاعدتا باید به او تعلق می گرفت ولی محمد از سلامه خواست تا او را به محمد بدهد و سلامه نیز او را به محمد اعطا کرد که بعدها محمد او را به دایی اش حزن بن ابی وحب بخشید . 

البته تمامی این قتل ها تنها بخش بسیار ناچیزی از قتل ها و جنایاتی بود که محمد مرتکب شد . بساری از تاریخنویسان معتبر قتل های دستجمعی و فردی محمد در ده سال حکومتش در مدینه را بیش از هشتاد و یک مورد برشمرده اند . البته مسلمانان در مواجه با این ترورها و کشتارها دو عکس العمل از خود نشان می دهند اول اینکه اصلا توجهی به نوشتارهای تاریخی نمی کنند و از کنار این همه جنایت به آسانی میگذرند و یا اینکه به این جنایتها هم رنگ تقدس می دهند و چون با دستور الله و پیامبر بوده بنابراین این جنایتها مجاز بوده اند و اصولا از آنها با نام تکلیف یاد می کنند نه جنایت . 

اصولا ترور مخافان یک تکلیف بر گردن مسلمانان است که باید آنرا اجرا کنند و مسلمانان در راه  الله گزینه دیگری جز قتل و غارت و تجاوز ندارند . اسلام برای بدست آوردن قدرت بوجود آمد و هر گونه جنایتی را هم برای رسیدن به این هدفش جایز دانسته و هیچ محدودیتی برای مسلمانان قائل نشده است . چهارده قرن است که در زیر پرچم سیاه اسلام هزاران جنایت ضد بشری اتفاق افتاده است و این جنایتها در سطح بسیار وسیع تری  در کشور ما از زمان حمله اعراب تا به امروز همواره در جریان بوده است . امروز هم آخوند با پیروی از دستورات قرآن و گفته های پیامبر اسلام هزاران ایرانی را به قتل رسانده و یا آنان را آواره کرده است . 

قتل , جنایت , غارت و تجاوز بخش جدانشدنی و پایه ای اسلام می باشد و این حقیقت را خود قرآن ثابت کرده است . بنابراین مسلمانان که در خواب غفلت بسر می برند و همه شواهد تاریخی را دروغ میدانند می توانند به قرآن مراجعه کنند  یا اینکه نوشته های قرآن را هم تکذیب می کنند ؟!


۱۳۹۴ اردیبهشت ۳۰, چهارشنبه

بخش نهم ( برده داری در اسلام )




برده داری در اسلام


برده داری به معنی مالکیت یک انسان بر انسان دیگر می باشد . طوریکه برده ( کنیز , غلام ) دارای حقوق انسانی نمی باشد و در قبال کاری که می کند دستمزد نمی گیرد و نمی تواند حقوق یک انسان آزاد را داشته باشد . برده داری بدون شک زشت ترین و ضد انسانی ترین عمل بشر در طول تاریخ بوده است و همواره دولتها و یا انسانهای آزاده ای وجود داشته اند که این عمل حیوانی را محکوم کرده و با آن مبارزه کنند . امروزه برده داری در جوامع پیشرفته کاملا غیرقانونی می باشد و یک جرم بسیار جدی محسوب می شود .

در جامعه عرب قبل از ادعای پیامبری محمد هم برده داری بسیار مرسوم بوده و خرید و فروش غلام و کنیز در بین اعراب امری عادی بوده است . پس از ادعای پیامبری محمد که انتظار می رفت این دین به ظاهر آسمانی و مدعی انسانیت این رسم زشت را محکوم کند و با آن مبارزه کند . اما محمد و دستیارش ( الله ) نه تنها برده داری را محکوم نکردند بلکه گرفتن برده را حق مسلمانان نیز دانسته است .

حال آنکه چطور ممکن است که یک دین آسمانی که از سوی پروردگار یکتا برای سعادت مردم آمده , حق مالکیت یک بنده را به بنده دیگر بدهد ؟ را باید از مسلمانان و فقها پرسید .

بر اساس فقه اسلامی برده داری در اسلام مجاز است اما گرفتن برده را اینگونه توجیح می کند :

" دین مبین اسلام همواره راهکارهایی برای برده داری عنوان کرده است . برده داری فقط در صورتی مجاز است که برده در نتیجه پیروزی و بدست آوردن غنائم جنگی بدست آمده باشد . البته برده می تواند با پرداخت فدیه ( سربها ) خود را آزاد کند "

یعنی اینکه ابتدا برای به زور قبولاندن اسلام به قبیله ای حمله کنید و تا می توانید از آنان بکشید و خون بریزید که الله خونریزان را دوست می دارد . سپس تمامی مال و اموال آنان را غارت کنید و بین جنگجویان تقسیم کنید ( البته یک پنجم اموال غارت شده متعلق به محمد می باشد ) . زنان و فرزندان آنان را صاحب شوید و اگر زنان آنان شوهر دارند و همسرآن زن اگر توانسته بطور اتفاقی از زیر تیغ مسلمانان جان سالم بدر ببرد را بکشید و زن او را صاحب شوید . سپس پس از اینکه تا سرحد امکان کشتید و غارت کردید و زنان زیباروی را برای محمد و پیروانش کنار گذاشتید می توانید روی اسرا قیمت گذاری کنید و به عنوان کنیز و غلام بفروشید ولی کنیز و غلامی که قادر به پرداختن بهای خود می باشد آزاد است ( برده ای که تمامی اموالش توسط مسلمانان غارت شده و حتی بعد از فروخته شدن هم هیچ حقوقی ندارد چگونه می تواند بهای آزادی خویش را بپردازد ؟؟؟ )


اما مسلمانان و فقها همواره تلاش کرده اند که سیاهی های اسلام را پاک کنند و حتی دستوراتی که آشکارا غیرانسانیست را هم توجیه کنند و با راه های گوناگون شیادی , ذهن افراد را از این مسائل بخصوص مساله برده داری در اسلام منحرف کنند . اما تاریخ همواره تکرار می شود . گروه دولت اسلامی ( داعش ) امروزه توانسته چهره بسیار با کیفیت و واقعی اسلام را به جهانیان نشان دهد . رفتار گروه تروریستی داعش کاملا به مانند محمد و یارانش می باشد از کشتار مردم بیگناه گرفته تا به بردگی گرفتن زنان کرد ایزدی , همه و همه تکرار تاریخ اسلام ناب محمدی می باشد . و داعش براستی به جهانیان ثابت کرد که اسلام چه چیزی از زندگی مردم می خواهد . خونخوار بودن اسلام بارها به جهانیان ثابت شده بود مخصوصا اینکه رژیم جلادان اسلامی در ایران بیش از سه دهه بزرگترین جنایتها را در حق بشریت کرده است اما داعش که نمونه بسیار کوچکی از جمهوری اسلامی می باشد توانست بخوبی چهره اسلام واقعی را نشان دهد و به جهانیان ثابت کند که در صورت قدرت گرفتن اسلام چه بر سر جهان خواهد آمد !

در ادامه به شواهد روشن برده داری در قرآن می پردازیم . امید است که هموطنان عزیز مسلمان که هنوز هم به این دین اعتقاد دارند با چشمی باز و بدون تعصب به آیات قرآن نگاه کنند و امید است که بتوانیم با دستیابی به حقیقت تاریخ و اتحاد آینده ای بدون داشتن یک دین دروغین و ضدانسانی برای نسل های بعدی بسازیم .


سوره احزاب آیه های 26 و 27 :

(26)و كسانى از اهل كتاب ( یهود ) را كه با [مشركان‌] همپُشتى كرده بودند، از دژهايشان به زير آورد و در دلهايشان هراس افكند: گروهى را مى‌كشتيد و گروهى را اسير مى‌كرديد. (27) و زمينشان و خانه‌ها و اموالشان و سرزمينى را كه در آن پا ننهاده بوديد به شما ميراث داد، و خدا بر هر چيزى تواناست.


سوره نساء آیه 24 :
و نکاح زنان شوهردار نیز (برای شما حرام شد) مگر آن زنانی که (در جنگهای با کفّار، به حکم خدا) متصرّف شده‌اید. این حکم خدا بر شماست، و هر زنی غیر آنچه ذکر شد شما را حلال است که به مال خود به طریق زناشویی بگیرید نه آنکه زنا کنید، پس چنانچه از آنها بهره‌مند شوید آن مهر معیّن که حق آنهاست به آنان بپردازید، و باکی نیست بر شما که بعد از تعیین مهر هم به چیزی با هم تراضی کنید (و بدانید که) البته خدا دانا و آگاه است.


سوره انفال آیه 69 :
پس اکنون از هر چه غنیمت گرفتید بخورید حلال و گوارای شما باد، و خداترس و پرهیزکار باشید، که خدا آمرزنده و مهربان است.
( مهمترین غنیمت زنان و فرزندان به قول قرآن کافر بودند )



سوره فتح آیه های 20 , 21 :
(20) خدا به شما (لشکر اسلام) وعده گرفتن غنیمتهای بسیار داده که این (یک غنیمت خیبر) را برای شما تعجیل در انجام آن فرمود و دست مردم (کافر) را از سر شما کوتاه کرد (تا همپیمانان یهود عبرت گیرند) و تا (این فتح و غنیمت) آیت و دلیل اهل ایمان (بر صدق وعده خدا) باشد و خدا شما را به راه راست هدایت فرماید.
(21) و [غنيمتهاى‌] ديگر[ى نيز هست‌] كه شما بر آنها دست نيافته‌ايد [و] خدا بر آنها نيك احاطه دارد، و همواره خداوند بر هر چيزى تواناست.

سوره نساء آیه 3 :
و اگر در اجراى عدالت ميان دختران يتيم بيمناكيد، هر چه از زنان [ديگر] كه شما را پسند افتاد، دو دو، سه سه، چهار چهار، به زنى گيريد. پس اگر بيم داريد كه به عدالت رفتار نكنيد، به يك [زن آزاد] يا به آنچه [از كنيزان‌] مالك شده‌ايد [اكتفا كنيد]. اين [خوددارى‌] نزديكتر است تا به ستم گراييد [و بيهوده عيال‌وار گرديد].

سوره مومنون آیه 6 :

مگر در مورد همسرانشان يا كنيزانى كه به دست آورده‌اند، كه در اين صورت بر آنان نكوهشى نيست.

سوره معارج آیه های 29 , 30 :
(29) و آنان که اندام خود را (از شهوت رانی) نگاه می‌دارند. (30)مگر بر همسران خود يا كنيزانشان كه [در اين صورت‌] مورد نكوهش نيستند.


سوره مومنون آیه های 5 , 6 :
(5) و آنان که فروج و اندامشان را از عمل حرام نگاه می‌دارند. (6) مگر در مورد همسرانشان يا كنيزانى كه به دست آورده‌اند، كه در اين صورت بر آنان نكوهشى نيست.


سوره نساء آیه 24 :
و نکاح زنان شوهردار نیز (برای شما حرام شد) مگر آن زنانی که (در جنگهای با کفّار، به حکم خدا) متصرّف شده‌اید. این حکم خدا بر شماست، و هر زنی غیر آنچه ذکر شد شما را حلال است که به مال خود به طریق زناشویی بگیرید نه آنکه زنا کنید، پس چنانچه از آنها بهره‌مند شوید آن مهر معیّن که حق آنهاست به آنان بپردازید، و باکی نیست بر شما که بعد از تعیین مهر هم به چیزی با هم تراضی کنید (و بدانید که) البته خدا دانا و آگاه است.


سوره احزاب آیه 50 :
ای پیغمبر (گرامی) ما زنانی را که مهرشان ادا کردی بر تو حلال کردیم و نیز کنیزانی را که به غنیمت خدا تو را نصیب کرد و ملک تو شد و نیز دختران عمو و دختران عمّه‌ها و دختران خالو و دختران خاله‌هایت را آنها که با تو از وطن خود هجرت کردند و نیز زن مؤمنه‌ای را که خود را به رسول (بی‌شرط و مهر) ببخشد و رسول هم به نکاحش مایل باشد، که این حکم (هبه و بخشیدن زن و حلال شدن او) مخصوص توست دون مؤمنان، که ما حکم زنان عقدی و کنیزان ملکی مؤمنان را (که پیشتر با شرایط و عدد و حقوق آنها بر شوهر همه را بیان کردیم) می‌دانیم که چه مقرر کرده‌ایم. (این زنان همه را که بر تو حلال کردیم و تو را مانند مؤمنان امّتت به احکام نکاح مقیّد نکردیم) بدین سبب است که بر وجود (عزیز) تو در امر نکاح هیچ حرج و زحمتی نباشد. و خدا را (بر بندگان، خصوص بر تو) مغفرت و رحمت بسیار است.


سوره احزاب آیه 52 :
از اين پس، ديگر [گرفتن‌] زنان و نيز اينكه به جاى آنان، زنان ديگرى بر تو حلال نيست، هر چند زيبايى آنها براى تو مورد پسند افتد، به استثناى كنيزان، و خدا همواره بر هر چيزى مراقب است.


سوره نساء آیه 36 :
و خدا را بپرستيد، و چيزى را با او شريك مگردانيد؛ و به پدر و مادر احسان كنيد؛ و در باره خويشاوندان و يتيمان و مستمندان و همسايه خويش و همسايه بيگانه و همنشين و در راه‌مانده و بردگان خود [نيكى كنيد]، كه خدا كسى را كه متكبر و فخرفروش است دوست نمى‌دارد.


سوره انفال آیه 67 :
هیچ پیغمبری را روا نباشد که اسیران جنگی بگیرد (تا از آنان فدا گرفته و آنان را رها کند) مگر تا زمانی که خون (ناپاکان را) در زمین بسیار بریزد. شما (ای اصحاب رسول) متاع دنیا را می‌خواهید و خدا آخرت را می‌خواهد، و خدا مقتدر و کارش همه از روی حکمت است.


سوره نساء آیه 92 :
و هيچ مؤمنى را نسزد كه مؤمنى را -جز به اشتباه- بكشد. و هر كس مؤمنى را به اشتباه كشت، بايد بنده مؤمنى را آزاد و به خانواده او خونبها پرداخت كند؛ مگر اينكه آنان گذشت كنند. و اگر [مقتول‌] از گروهى است كه دشمنان شمايند و [خود] وى مؤمن است، [قاتل‌] بايد بنده مؤمنى را آزاد كند [و پرداخت خونبها لازم نيست‌]. و اگر [مقتول‌] از گروهى است كه ميان شما و ميان آنان پيمانى است، بايد به خانواده وى خونبها پرداخت نمايد و بنده مؤمنى را آزاد كند. و هر كس [بنده‌] نيافت، بايد دو ماه پياپى -به عنوان توبه‌اى از جانب خدا- روزه بدارد، و خدا همواره داناى سنجيده‌كار است.


سوره نور آیه 58 :
اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد، قطعاً بايد غلام و كنيزهاى شما و كسانى از شما كه به [سنِ‌] بلوغ نرسيده‌اند سه بار در شبانه روز از شما كسب اجازه كنند: پيش از نماز بامداد، و نيمروز كه جامه‌هاى خود را بيرون مى‌آوريد، و پس از نماز شامگاهان. [اين،] سه هنگام برهنگى شماست، نه بر شما و نه بر آنان گناهى نيست كه غير از اين [سه هنگام‌] گرد يكديگر بچرخيد [و با هم معاشرت نماييد]. خداوند آيات [خود] را اين گونه براى شما بيان مى‌كند، و خدا داناى سنجيده‌كار است.


سوره احزاب آیه 55 :
بر زنان در مورد پدران و پسران و برادران و پسران برادران و پسران خواهران و زنان [همكيش‌] و بردگانشان گناهى نيست [كه ديده شوند]؛ و بايد از خدا پروا بداريد كه خدا همواره بر هر چيزى گواه است.

مسلمانان و آخوندها هم مسئله برده داری در اسلام را رد نمی کنند و می گویند فقط دشمنان اسلام باید برده شوند که این توجیح به خودی خود یک منطق کاملا ضد انسانی و ضد دموکراسی است . بدین معنی که دیگران چون دارای دین اجدادی خود هستند و در برابر اراجیف و جنایات محمد سر تعظیم فرو نمی آورند پس دشمن هستند و به بردگی کشاندنشان هیچ ایرادی ندارد و کاملا مجاز است . و دیگر اینکه می گویند که اسلام مومنان را به رفتار نیکو با بردگان توصیه کرده است , این توجیح مصداق بارز پاک کردن صورت مسئله به جای حل مسئله می باشد ! اصولا به چه حقی الله یی که مسلمانان معتقدند همان خداوند یکتا می باشد گروهی از بندگان را بر دیگر بندگان برتری داده و به آنها حق داده که بندگان دیگرش را به تصاحب خویش درآورند . آیا همچین خدایی لیاقت پرستش دارد ؟ اصولا به چه حقی می توان مردمی که همفکر ما نمی شوند را به بردگی کشید ؟


هیچکدام از این توجیهات نتوانسته و نمی تواند چهره ضدانسانی قرآن و اسلام را پنهان کند و برای فهمیدن اینکه قرآن ضد انسانی ترین کتابیست که تا کنون وجود داشته نیاز به بصیرت و علمی خاصی نیست , نیازی نیست که خواننده قرآن تاریخدان , زبانشناس و یا دارای هر دانش خاص دیگری باشد بلکه تنها لازم است که قرآن را باز کنید و آن را بخوانید تا به سادگی متوجه شوید که قرآن غیر از یک سری آیات نامفهوم , پز از اشتباهات گرامی , پز از اشتباهات زمانی و سرشار از دستورات تروریستی و ضد بشری است .


ویلیام مویر درباره قرآن چنین می گوید :

" قرآن سر سخت ترین دشمنی است که تمدن , آزادی و درست اندیشی در دنیا تا کنون به خود دیده است "

۱۳۹۴ اردیبهشت ۲۷, یکشنبه

بخش هشتم ( قوانین ضد انسانی قرآن )


قوانین ضد انسانی قرآن 


قرنهاست که مدافعان اسلام سعی در مثبت نشان دادن و انسانی نشان دادن دین اسلام دارند و پیوسته با بر روی تاریخ سیاه و خونین اسلام و همچنین قوانین بسیار ضد انسانی قرآن سرپوش گذاشته اند و آنرا به عناوین متفاوت توجیح کرده اند . و صد البته این توجیهات برای آن دسته از مردمی که متعصبانه به اسلام نگاه می کنند قابل قبول واقع شده است و یا بهتر بگوییم جمع زیادی از مسلمانان هرگز معنی قرآن را به زبان مادری خویش نخوانده اند . مسلمانان چنان کورکورانه و متعصبانه قرآن را پذیرفته اند که حتی دستورات غیر انسانی آنرا هم مقدس می دانند چراکه بر طبق ادعای شیادانه محمد و همچنین باور قرآن و در نتیجه باور مسلمانان قرآن کلام الله بوده و در لوح محفوظ قرار داشته و سپس الله تصمیم گرفته که لوح محفوظ را آشکار کند و از طریق محمد , بندگان خود را از محتویات لوح محفوظ مطلع کند . در ادامه به بررسی معنی آیات قرآن که قوانین سرتاسر زشت و ضد انسانی را مطرح کرده می پردازیم . قوانین همان قرآنی که در خانه همه مسلمانان پیدا می شود و چیزی نیست که بتوان این قوانین را به دروغ به اسلام و قرآن پیوند زد . تنها کافیست قرآن را باز کنند و ترجمه قرآن را به زبان مادر خویش بخوانند .

غیر مسلمانان را بیرحمانه بکشید ( منافقین کسانی هستند که به اسلام ایمان نیاورندند چراکه از ذات شیاد محمد مطلع بودند )

سوره احزاب آیه 60 , 61 : 
(60)البته (بعد از این) اگر منافقان و آنان که در دلهاشان مرض (و ناپاکی) است و هم آنها که در مدینه (بر ضد اسلام) تبلیغات سوء می‌کنند (و دل اهل ایمان را مضطرب و هراسان می‌سازند) دست (از این زشتی و بدکاری) نکشند ما هم تو را بر (قتال) آنها بر انگیزیم (و بر جان و مال آنها مسلط گردانیم) که از آن پس جز اندک زمانی در مدینه در جوار تو زیست نتوانند کرد.(61) و از همه جا طرد می‌شوند، و هر جا یافته شوند گرفته خواهند شد و به سختی به قتل خواهند رسید!


کشتار برای مسلمانان اجباریست حتی اگر نخواهند 
( الله قتل و کشتار را برای مسلمانان واجب می شمارد و حتی اگر عده ای قتل را مکروه می دانند نباید شک کنند چراکه الله از عاقبت کار آنها مطلع است و خیر و صلاح بندگان خویش را میداند )

سوره بقره آیه 216 :
حکم جهاد بر شما مقرّر گردید و حال آنکه بر شما ناگوار و مکروه است، لکن چه بسیار شود که چیزی را مکروه شمارید ولی به حقیقت خیر و صلاح شما در آن بوده، و چه بسیار شود چیزی را دوست دارید و در واقع شرّ و فساد شما در آن است، و خدا (به مصالح امور) داناست و شما نادانید.


مسلمانان مرتد ( از دین برگشته ) باید کشته شوند .

( الله مجازات های سنگینی برای مسلمانانی که از دین برگشته اند در نظر گرفته است . این آیه ها برای همان دینی است که پیروانش آن را عادلانه ترین و کامل ترین دین می دانند . پیروانی که ادعا می کنند در اسلام و قرآن همه نوع آزادی به بشر داده شده است . )

سوره آل عمران آیه 90 :
كسانى كه پس از ايمان خود كافر شدند، سپس بر كفر [خود] افزودند، هرگز توبه آنان پذيرفته نخواهد شد، و آنان خود گمراهانند.

سوره آل عمران آیه 149 :
اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد، اگر از كسانى كه كفر ورزيده‌اند اطاعت كنيد، شما را از عقيده‌تان بازمى‌گردانند و زيانكار خواهيد گشت.

سوره نساء آیه 89 :
همان گونه كه خودشان كافر شده‌اند، آرزو دارند [كه شما نيز] كافر شويد، تا با هم برابر باشيد. پس زنهار، از ميان ايشان براى خود، دوستانى اختيار مكنيد تا آنكه در راه خدا هجرت كنند. پس اگر روى برتافتند، هر كجا آنان را يافتيد به اسارت بگيريد و بكشيدشان؛ و از ايشان يار و ياورى براى خود مگيريد.

سوره نساء آیه 137 :
كسانى كه ايمان آوردند، سپس كافر شدند؛ و باز ايمان آوردند، سپس كافر شدند؛ آنگاه به كفر خود افزودند، قطعاً خدا آنان را نخواهد بخشيد و راهى به ايشان نخواهد نمود.


سوره مائده آیه 115 :
خدا گفت: من آن مائده را برای شما می‌فرستم، ولی هر که بعد از نزول مائده کافر شود وی را عذابی کنم که هیچ یک از جهانیان را چنان عذاب نکنم.

سوره نحل آیه 106 :
هر کس بعد از آنکه به خدا ایمان آورده باز کافر شد-نه آنکه به زبان از روی اجبار کافر شود و دلش در ایمان ثابت باشد (مانند عمار یاسر) بلکه به اختیار کافر شد و با رضا و رغبت و هوای نفس، دلش آکنده به ظلمت کفر گشت-بر آنها خشم و غضب خدا و عذاب بزرگ دوزخ خواهد بود.

سوره نحل آیه های 107 , 108 , 109 :

(107) زيرا آنان زندگى دنيا را بر آخرت برترى دادند و [هم‌] اينكه خدا گروه كافران را هدايت نمى‌كند.
(108) آنان كسانى‌اند كه خدا بر دلها و گوش و ديدگانشان مُهر نهاده و آنان خود غافلانند.
(109) شك نيست كه آنها در آخرت همان زيانكارانند.

الله آدمکشان را دوست دارد

سوره الصف آیه 4 :
خداوند کسانی را دوست می‌دارد که در راه او پیکار می‌کنند گوئی بنایی آهنین‌اند!


الله دستور می دهد که سر غیرمسلمانان بریده شود و این راهیست که مسلمانان از طریق آن آزمایش می شوند 

سوره محمد آیه 4 :
و هنگامی که با کافران (جنایت‌پیشه) در میدان جنگ روبه‌رو شدید گردنهایشان را بزنید، (و این کار را همچنان ادامه دهید) تا به اندازه کافی دشمن را در هم بکوبید؛ در این هنگام اسیران را محکم ببندید؛ سپس یا بر آنان منّت گذارید (و آزادشان کنید) یا در برابر آزادی از آنان فدیه [= غرامت‌] بگیرید؛ (و این وضع باید همچنان ادامه یابد) تا جنگ بار سنگین خود را بر زمین نهد، (آری) برنامه این است! و اگر خدا می‌خواست خودش آنها را مجازات می‌کرد، اما می‌خواهد بعضی از شما را با بعضی دیگر بیازماید؛ و کسانی که در راه خدا کشته شدند، خداوند هرگز اعمالشان را از بین نمی‌برد!

نکته قابل توجه این است که الله خودش توان کشتن مخالفان را دارد اما می خواهد پیروانش را آزمایش کند . مگر خود الله نمی گوید که از آنچه در دل بندگانش می گذرد اطلاع دارد پس دیگر چه نیازی به آزمایش کردن می باشد ؟ جواب واضح است الله با وجود اینکه توان کشتن مخالفان را دارد اما آنها بر عهده مسلمانان قرار داده نه برای آزمایش آنان بلکه برای اینکه یک پنجم غنائم جنگی به محمد برسد . 


الله در ترور غیرمسلمانان بر محمد پیشی می گیرد 

سوره انفال آیه 17 :
و شما آنان را نكشتيد، بلكه خدا آنان را كُشت. و چون [ريگ به سوى آنان‌] افكندى، تو نيفكندى، بلكه خدا افكند. [آرى، خدا چنين كرد تا كافران را مغلوب كند] و بدين وسيله مؤمنان را به آزمايشى نيكو، بيازمايد. قطعاً خدا شنواى داناست.

البته الله در جنگ احد قول خود را فراموش کرد و به یاری مسلمانان نرسید .

این خواست محمد نیست که خون بریزد و کشتار کند بلکه دستور الله است و الله  که می خواهد پیامبرش خون کافران را بریزد :


سوره انفال آیه 67 :
هیچ پیغمبری را روا نباشد که اسیران جنگی بگیرد (تا از آنان فدیه گرفته و آنان را رها کند) مگر تا زمانی که خون (ناپاکان را) در زمین بسیار بریزد. شما (ای اصحاب رسول) متاع دنیا را می‌خواهید و خدا آخرت را می‌خواهد، و خدا مقتدر و کارش همه از روی حکمت است.

فدیه یا سربها پول یا اموالی بود که محمد از اسیران در قبال آزاد کردنشان می گرفت . 




الله حامی و مشوق اقدامات تروریستی محمد 

سوره توبه آیه 14 :
شما (ای اهل ایمان) با آن کافران به قتال و کارزار برخیزید تا خدا آنان را به دست شما عذاب کند و خوار گرداند و شما را بر آنها منصور و غالب نماید و دلهای (پر درد و غم) گروهی اهل ایمان را (به فتح و ظفر بر کافران) شفا بخشد.

 الله در آیات مختلفی به مسلمانان قول داده که آنها را بر دشمنان غالب سازد و دشمنان با خفت و خواری شکست خواهند خورد اما در بعضی موارد الله دچار حواس پرتی می شود و قول خود را فراموش می کند مانند جنگ احد که مسلمانان شکست سختی از قریش خوردند . 


پدر و برادر غیرمسلمان خود را دوست نداشته باشید 

سوره توبه آیه 23 : 
اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد، اگر پدرانتان و برادرانتان كفر را بر ايمان ترجيح دهند [آنان را] به دوستى مگيريد، و هر كس از ميان شما آنان را به دوستى گيرد، آنان همان ستمكارانند.

آیا این امکان پذیر می باشد در دینی که باید بین بندگانش صلح و دوستی و محبت برقرار کند ولی در عوض بارها بندگانش را بر علیه دیگر بندگانش بشوراند و حتی در بین نزدیکترین افراد به یکدیگر که برادر و پدر انسان می باشد تفرقه ایجاد کند و به او دستور دهد که اگر برادر و پدر تو دین الله را قبول نکرد نباید آنها را دوست داشته باشید !
البته الله در این آیه به منظور ایجاد تفرقه و نفرت درون خانواده باز هم زن را انسان بشمار نیاورده و فقط سخن از پدر و برادر می کند و سخنی از مادر و خواهر به میان نمی آورد .

غیرمسلمانان نجس هستند 

سوره توبه آیه 28 :
ای کسانی که ایمان آورده‌اید، محققا بدانید که مشرکان نجس و پلیدند و بعد از این سال (که عهدشان به پایان می‌رسد) نباید قدم به مسجد الحرام گذارند و اگر (در اثر دور شدن تجارت و ثروت آنها از شما) از فقر می‌ترسید خدا اگر بخواهد شما را به فضل خود (از خلق و از مشرکان) بی‌نیاز خواهد کرد، که خدا دانا و در کمال عنایت و حکمت است.

الله که از نظر محمد و مسلمانان همان خداوندیست که یهودیان , زرتشتیان و مسیحیان به آن اعتقاد دارند  ولی همین الله به یکباره دیگر بندگان خود را نجس و ناپاک می خواند . 

الله به مسلمانان دستور نژادپرستانه می دهد 

سوره مائده آیه 51 :
ای اهل ایمان، یهود و نصاری را به دوستی مگیرید، آنان بعضی دوستدار بعضی دیگرند، و هر که از شما مؤمنان با آنها دوستی کند به حقیقت از آنها خواهد بود؛ همانا خدا ستمکاران را هدایت نخواهد نمود.

الله بدون هیچ دلیلی این دستور نژادپرستانه را صادر می کند و مسلمانان را از دوستی با مسیحیان و یهودیان برحذر می دارد . اما در واقع دلیلی وجود دارد و اینکه مسیحیان و یهودیان هرگز گول شیادی محمد را نخوردند و حاضر نشدند تا به دستورات و اعمال ضدانسانی محمد تن بدهند بنابراین الله تصمیم می گیرد که مسلمانان نباید با آنان دوستی کنند . 
این دین بر اساس هدف الله باید جهانی شود و مسلمانان هم با تمام وجود به اصل جهانی شدن این دین اعتقاد دارند اما بر اساس این آیه چه وضعی در جهان بوجود خواهد آمد ؟

1- سازمان ملل و دیگر سازمان های بشردوستانه باید از میان برداشته شوند .
2- پیمان های تجاری و اقتصادی با کشورهای غیر مسلمان باید لغو شود .
3- از اختراعات و اکتشافات غیرمسلمانان نباید بهره جست .

 و دهها موارد دیگر که اگر مسلمانان بخواهند بر اساس فرمان الله در سوره مائده آیه 51 عمل کنند باید به زندگی چادر نشینی بازگردند و از پیشرفت علم و تکنولوژی بی بهره بمانند . آیا کدام مسلمان به این دستور الله عمل کرده است ؟ و اگر به دستور الله عمل نکنند چگونه می توانند خود را مسلمان بنامند ؟
بر اساس این آیه مسلمانان حق استفاده از اختراعات , پیشرفتهای پزشکی , تکنولوژی و دهها موارد دیگری را ندارند که همه آنها توسط غیر مسلمانان ساخته شده است . مسلمانان حق استفاده از کامپیوتر و موبایل را ندارند . اگر دچار کوچکترین بیماری شدند ادرار و شیر شتر بخورند و اگر بهبود نیافتند به ناچار باید منتظر مرگ باشند . 
آیا بهتر نیست که مسلمانان تکلیف خود را با کتاب آسمانی شان روشن کنند ؟ و اگر به کتاب آسمانی خود عمل می کنند دیگر چرا از پیشرفتهای بشری که توسط غیرمسلمانان ایجاد شده استفاده می کنند . مگر الله به آنها دستور نداده که با غیر مسلمانا دوستی و رابطه نداشته باشند ؟ مگر الله به آنها نگفته که غیر مسلمانان نجس هستند ؟

شگفتا که هزاران هزار مردم مسلمان کشور پاکیزه اسلامی خود را رها می کنند و به آغوش نامسلمانان نجس پناه می برند !! الله آنها را نجس می داند آیا بهتر نیست که کشور غیر مسلمانان نجس را ترک کنند و به دامان کشور پاک مسلمان خویش پناه ببرند ؟ و یا اینکه دستور الله را نادیده می گیرند و آن را بی ارزش می دانند و بر خلاف دستورش عمل می کنند ؟ 

دست و پای افرادی که بر ضد الله و محمد شورش می کنند باید قطع گردد 

سوره مائده آیه 33 :
همانا کیفر آنان که با خدا و رسول به جنگ برخیزند و در زمین به فساد کوشند جز این نباشد که آن‌ها را به قتل رسانده، یا به دار کشند و یا دست و پایشان به خلاف یکدیگر بِبُرند و یا به نفی و تبعید از سرزمین (صالحان) دور کنند. این ذلت و خواری عذاب دنیوی آنهاست و اما در آخرت به عذابی بزرگ معذّب خواهند بود.

در هیچ دینی ( البته که اسلام فقط از نظر مسلمانان یک دین آسمانی می باشد ) خداوند به بندگانش دستور نداده که اگر کسی حرف آنان را قبول نکر بنابراین باید به طرز وحشیانه ای کشته شوند . اما الله به مسلمانان دستور می دهد که هر کسی را که دین اسلام را نمی پذیرد به قتل برسانید و دست و پایشان را قطع کنید . 
البته این نوع کشتار فقط از یک ذهن تروریستی می تواند سرچشمه بگیرد . تنها انسانهای روانی می توانند همنوع خود را سلاخی کنند .

چپاول و غارت ( غنیمت ) 

الله سعادت دنیوی و اخروی را برای مسلمانان به ارمغان آورده است . سعادت اخروی همان بهشت و هوای خنک و رودهایی با آب گوارا و حوریان و غلمان بهشتی می باشند . و سعادت دنیوی غارت و چپاول اموال و زن و فرزندان غیرمسلمانان است . 
تنها دلیل اینکه مردم به دین اسلام گرویدند همین سعادت های دنیوی و اخروی بود که الله وعده داده است . از زمانیکه محمد از مکه به مدینه فرار کرد برای بدست آوردن پشتوانه مالی خود و پیروانش دست به راهزنی و غارت اموال دیگران زد . دلیل اینکه پیروان محمد تنها بخاطر غارت اموال و نوامیس مردم با او همراه می شدند را خود قرآن بیان کرده بنابراین این زحمت را از دوش مسلمانان برداشته که برای اثبات خلاف این واقعیت خود را به زحمت بیندازند . هنگامی که محمد در سال 628 میلادی محمد برای زیارت کعبه عازم مکه بود تعداد بسیار ناچیزی او را در این سفر همراهی کردند چراکه پیروانش می دانستند در این سفر خبری از غارت و چپاول نیست . از این رو الله می گوید : 

سوره فتح آیه 15 :
کسانی که (در حدیبیّه تخلّف کردند و) باز نهاده شدند و همراهی با شما ننمودند باز چون برای (فتح خیبر و) گرفتن غنایم حرکت کنید خواهند گفت: بگذارید تا ما هم از شما تبعیت کنیم (و همراه شما بیاییم). غرضشان این است که سخن خدا را (که فرمود غنایم خیبر را تنها حاضران حدیبیّه خواهند گرفت) تغییر دهند. بگو: شما به حقیقت هرگز ما را پیروی نمی‌کنید، خدا از این پیش درباره شما چنین خبر داده. باز (آن مردم بی وفای بد عهد) خواهند گفت: (چنین نیست) بلکه شما با ما حسد می‌ورزید. بلکه ایشان جز عدّه قلیلی همه جاهل و نادانند.



اوال و دارایی های چپاول شده (غنیمت) به مسلمانان تعلق دارد . غنیمت به اموال و دارایی و حتی زن و فرزندان غیرمسلمانان گفته می شود که در جنگ شکست خورده اند و حق مسلمانان می باشند . 

سوره احزاب آیه های 26 و 27 :

(26) و آن گروه اهل کتاب (از یهودان) را که پشتیبان و کمک مشرکان بودند خدا از حصار و سنگرهاشان فرود آورد و در دلشان (از شما مسلمین) ترس افکند تا آنکه گروهی از آنها را به قتل رسانیده و گروهی را اسیر می‌کردید.
(27) و شما را وارث سرزمین و دیار و اموال آنها کرد و نیز سرزمینی را که هیچ بر آن قدم (به جنگ) ننهادید نصیب شما گردانید، و خدا بر هر چیز تواناست.

زنان غیرمسلمان به غنیمت گرفته شده حق مسلمانان است 

سوره نساء آیه 24 :
و نکاح زنان شوهردار نیز (برای شما حرام شد) مگر آن زنانی که (در جنگهای با کفّار، به حکم خدا) متصرّف شده‌اید. این حکم خدا بر شماست، و هر زنی غیر آنچه ذکر شد شما را حلال است که به مال خود به طریق زناشویی بگیرید نه آنکه زنا کنید، پس چنانچه از آنها بهره‌مند شوید آن مهر معیّن که حق آنهاست به آنان بپردازید، و باکی نیست بر شما که بعد از تعیین مهر هم به چیزی با هم تراضی کنید (و بدانید که) البته خدا دانا و آگاه است.

علاوه بر تمامی دستورات ضد انسانی و تروریستی قرآن که فقط می تواند از یک ذهن بیمار و خون آشام سرچشمه بگیرد این نکته را هم باید متذکر بشویم که قرآن از نظر دستور زبان عربی پر از اشتباهات دستور زبانی  می باشد . واین بی معنی بودن و بی سروته بودن را هر کسی که به زبان عربی آشنایی دارد با خواندن قرآن متوجه می شود و این بی سروته بودن آیات قرآن و دستور غلط زبانی استفاده شده در آن حتی خواننده قرآن ترجمه شده را هم گیج می کند . 

در پایان این بخش به بیان دانشمند فرهیخته علی دشتی درباره اشتباهات دستوری قرآن اشاره می کنیم  :

(( قرآن دارای جمله هایی است که غیرقابل فهم بوده و کامل نیستند . ترکیب نارسا و غیر وافی به معنی و مقصود و نیازمند تفسیر , واژه های بیگانه و نامانوس به زبان عرب , استعمال کلمه در معنی غیرمتداول , عدم مراعات مذکر و مونث یا عدم تطابق فعل با فاعل یا صفت با موصوف و ارجاع ضمیر بر خلاف قیاس و دستور یا به نسبت سجع , دور افتادن معطوف از معطوف علیه و موارد زیادی از این قبیل انحرافات در قرآن است که میدانی برای منکران فصاحت و بلاغت قرآن گشوده است و خود مسلمانان متدین نیز بدان پی برده اند و این امر مفسران را به تکاپو و توجیه برانگیخته است ... ))