۱۳۹۴ اردیبهشت ۱۵, سه‌شنبه

تاریخ اسلام بخش چهارم ( راهزنی , غارت و کشتار )


راهزنی اولین و تنها  شغل رسمی مسلمانان


اکنون یاران محمد که از مکه به مدینه آمده بودند از نظر معیشتی بسیار در تنگنا بودند و از روی دیگر دارای سرمایه و هنری هم نبودند که بتوانند شرافتمندانه امرار معاش کنند . مهاجرین تا اندازه ای در تنگدستی و فقر بودند که برای حتی بدست آوردن یک خرما تن به کارهای بسیار سنگین می دادند . به عنوتان مثال علی ابن ابیطالب برای کارهای خانه سازی یهودیان آب حمل می کرد و در عوض هر سطل آب یک خرما دستمزد می گرفت . محمد برای خارج شدن خود و یارانش از این وضعیت دشوار تنگدستی تصمیم گرفت که به شغل پردرآمد دیرینه بادیه نشینان یعنی راهزنی و غارت و چپاول اموال دیگران دست بزند . محمد چندبار نخست که یارانش را برای چپاول اموال کاروان ها گسیل داشت با شکست مواجه شد . دلیل مهمی که محمد و یارانش در چند بار نخست راهزنی ناموفق بودند این بود که مخالفان محمد در مدینه طرح این راهزنی ها را به اطلاع مردم می رساندند بنابراین مردم خود را از پیش آماده مواجه با راهزنان مسلمان کرده بودند . نخستین راهزنی موفقیت آمیز در سال 624 میلادی صورت گرفت چراکه محمد به طرز غیرشرافتمندانه ای آداب تازیان را زیر پا گذاشت و در ماههای حرام ( ذیقعده , ذیحجه , محرم , رجب ) که تازیان از هر گونه جنگ و خونریزی پرهیز می کردند اقددام به راهزنی نمود . در کل تاریخ تازیان این اولین باری بود که رسم دیرینه آنها توسط محمد شکسته شد . محمد در ابتدا ابوعبیده را مسئول اجرای این طرح کرد ولی او از اجرای این عمل شرم آور در ماه های مقدس سرباز زد . سپس محمد دست به حیله ای دیگر زد به این روش که یکی از یارانش بنام عبدالله بن جحش الاسدی را مامور این کار کرد اما برای اینکه ماهیت این طرح مخفی بماند نامه ای مهر و موم شده به او داد سپس به او دستور داد که بمدت دو روز با افرادش در جهت شمال شرق مسافرت کند سپس این نامه را باز کند . عبدالله نیز همانطور عمل کرد  و نامه را پس از دو روز باز کرد محمد در آن نامه نوشته بود که (( به نخله برو و  در آنجا منتظر کاروان تجارتی قریش بمان و اموال آنان را غارت کن و به مدینه نزد ما بیاور . افرادی را که در اختیار داری به زور وادار به انجام این کار مدار و آنان را در تصمیم گیری آزاد بگذار . )) همه افراد عبدالله به غیر از دو نفر قبول کردند که کاروان را غارت نمایند . یاران محمد در ماه رجب به کاروان حمله بردند رهبر کاروان را کشتند دو نفر را اسیر کردند و با اموال غارت شده به نزد محمد بازگشتند . از آنجا که ریخته شدن خون در ماه های حرام بسیار زشت و زننده بود و محمد هم متوجه شد که چه اقدام زننده ای کرده است برای حفظ آبروی خود وانمود کرد که عبدالله خودسرانه این اقدام را انجام داده و همچنین از قبول غنائم سرباز زد . اما دو تن اسیر شده کاروان را در زندان نگاه داشت و منتظر ماند تا الله آیه ای نازل کند . بنابراین الله همیشه در صحنه بلافاصله آیه 217 سوره بقره را نازل فرمودند که محمد را از شر دریافت اموال غارت شده راحت کرد  :
<< از تو در باره ماهى كه كارزار در آن حرام است مى‌پرسند. بگو: «كارزار در آن، گناهى بزرگ و باز داشتن از راه خدا و كفر ورزيدن به او و باز داشتن از مسجدالحرام [=حج‌]، و بيرون راندن اهل آن از آنجا، نزد خدا [گناهى‌] بزرگتر، و فتنه [=شرك‌] از كشتار بزرگتر است.» و آنان پيوسته با شما مى‌جنگند تا -اگر بتوانند- شما را از دينتان برگردانند. و كسانى از شما كه از دين خود برگردند و در حال كفر بميرند، آنان كردارهايشان در دنيا و آخرت تباه مى‌شود، و ايشان اهل آتشند و در آن ماندگار خواهند بود. >>

اما درباره سهم خود از اموال غارت شده در آن راهزنی و سایر راهزنی های آینده الله آیه های 1 و 41 سوره انفال را برای محمد نازل می کند :

انفال آیه 1 : [اى پيامبر،] از تو در باره غنايم جنگى مى‌پرسند. بگو: «غنايم جنگى اختصاص به خدا و فرستاده [او] دارد. پس از خدا پروا داريد و با يكديگر سازش نماييد، و اگر ايمان داريد از خدا و پيامبرش اطاعت كنيد.
انفال آیه 41 : و بدانيد كه هر چيزى را به غنيمت گرفتيد، يك پنجم آن براى خدا و پيامبر و براى خويشاوندان [او] و يتيمان و بينوايان و در راه‌ماندگان است، اگر به خدا و آنچه بر بنده خود در روز جدايى [حق از باطل ]-روزى كه آن دو گروه با هم روبرو شدند- نازل كرديم، ايمان آورده‌ايد. و خدا بر هر چيزى تواناست.

تاریخ نویسان رویداد نخله را نقطه آغاز غارت و کشتار و اسیری گرفتن مسلمانان می دانند . رویداد نخله و ابداع آیه 217 سوره بقره را می توان برگترین دلیل شیادی محم دانست و همچنین حیله گری محمد در دادن نامه مهر و موم شده به عبدالله و دستور به خواندن آن نامه پس از دو روز نشان از ذات حیله گر و شیاد محمد دارد .

راهزنی موفقی که به جنگ بدر منتهی شد


هنوز چند هفته ای از رویداد نخله نگذشته بود که جاسوسان محمد به او اطلاع دادند 
که کاروان بزرگی از سوریه در حال بازگشت به مکه است ثروت این کاوران حدود 50000 دینار ارزش داشت . محمد که می دانست غارت این کاروان او و همراهانش را ار فقر نجات خواهد داد به یاران خود دستور داد تا برای غارت این کاروان آماده شوند چراکه الله هدیه ای بزرگ را برای مسلمانان فراهم آورده . این خبر نه تنها باعث خوشحالی یاران محمد شد بلک حتی عده ای از مشرکان و مخالفان محمد هم برای این غارت به دسته راهزنی محمد پیوستند . ابوسفیان که رئیس کاروان تجاری مکه بود  از طرح محمد آگاهی یافت و مسیر کاروان را به سمت دریا منحرف کرد و همچنین ارتشی از مکه برای مقابله و انتقامجویی رویداد نخله آماده شدند . سرانجام در 17 ماه رمضان دو ارتش قریش و مسلمانان در محلی بنام بدر با یکدیگر رویارو شدند . محمد در این نبرد توانست مکیان را شکست دهد و در نتیجه اموال زیادی نصیب مسلمانان شد و عده ای از بازرگانان ثروتمند مکه هم به اسارت مسلمانان درآمدند که برای آزادی خود پول های هنگفتی را به محمد دادند . برای تقسیم اموال غارت شده در جنگ بدر میان مسلمانان اختلاف پیش آمد که در نتیجه آن محمد دستور داد که همه اموال به طور مساوی بین مسلمانان تقسیم شود که البته قبل از تقسیم یک پنجم اموال دزدی متعلق به محمد بود . ( سوره انفال آیه های 1 و 41 )
بر اساس واقعیات تاریخی می توان گفت که محمد فقط به یک دلیل توانست ارتشی از مسلمانان برای خود فراهم کند و آن هم غارت و رسیدن به مال و منال بود . هیچکسی برای انجام امور مذهبی اسلام نیاورد بلکه برای رسیدن به مال و اموال در ظاهر دین محمد را پذیرفتند . و این موضوع با مرگ محمد کاملا ثابت شد چراکه پس از مرگ او قبایل تازی یکی پس از دیگری از اسلام برگشتند .و کار ابوبکر نیز در دو سال خلافتش بعد از مرگ محمد این بود که تازیان را با زور شمشیر فردی خونخوار به نام خالد بن ولید به زور به اسلام بازگرداند . و در این راه نبردهای بسیاری با تازیان انجام داد  که به (( جنگ های رده )) مشهور است .


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر